با شنیدن و مشاهده «دوره های آموزشی پایه»، واکنشی که در بسیاری از پژوهشگران و متخصصین آکادمیک شکل میگیرد، این است که به احتمال زیاد این آموزشها، همان آموزشهای مقدماتی و ساده ابتدایی هستند که ما به آنها نیاز نداریم، فلذا از کنار این موضوع به سادگی عبور میکنند. آیا واقعاً «دوره های پایه پژوهشی پژوهشافزار» همان است که ذکر آن رفت ؟!؟ .... قطعاً پاسخ خیر است. پس با ما همراه شوید تا به اهمیت این آموزشها پی ببرید ....
در طول نزدیک به دو دهه تجربه آموزش در محیطهای آکادمیک و سر و کار داشتن با گروههای مختلفی از نیروهای انسانی آکادمیک، اعم از اعضای هیات علمی (چه در گروههای اعضای جوان و چه اعضای با سابقه طولانی)، متخصصین رشته های مختلف، پژوهشگران غیر هیات علمی و حتی پژوهشگران مستقل و غیردانشگاهی، مدیران و کارشناسان پژوهشی مراکز تحقیقات و پژوهشکده های کشور، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و ...، در قالب مشاوره در پروژه های پژوهشی و همچنین آموزش متدولوژی پژوهش، آمار کاربردی و نگارش علمی، همواره یکی از موضوعاتی که مایه نگرانی است، فقدان یا ضعیف بودن درک این گروههای هدف از مبانی و موضوعات محوری و پایه در سه حیطه تعریف شده متدولوژی، آمار کاربردی و نگارش مقالات بوده است.
بگذارید با مثالی این موضوع را ملموستر نماییم: فرض کنید فردی به عنوان یک متخصص متدولوژی و آمار در حال ارایه مشاوره به یک دانشجوی دکترای تخصصی آموزشی در حیطه تغذیه، جهت طراحی و اجرای یک مطالعه مداخله ای از نوع ترایال است. هنوز بحث بین مشاور و تیم تحقیق که متشکل از یک استادیار یا دانشیار این گروه آموزشی (تغذیه) و دانشجوی دکترای تخصصی است، متمرکز بر موضوعات اولیه و اساسی است. در حال بحث برای انتخاب «پیامد اولیه» هستند که استاد مربوطه پیشنهاد میدهد که چون هنوز به این موضوع به طور دقیق فکر نکرده اند و ممکن است متغیر انتخابی بعنوان «پیامد اولیه» را تغییر دهند، پس فعلا یک متغیر مرتبط با پاسخ درمانی مداخله مورد نظر (فرض کنید یک مکمل تغذیه ای مبتنی بر کلسیم و ویتامینهای D و E ) را بجای پیامد اولیه بگذارند و پروتکول این کارآزمایی را ثبت نمایند تا پس از اجرای مطالعه، در صورت نیاز، این پیامد را به یک متغیر دیگر، تغییر دهند.
حتماً برای دوستانی که در دوره های آموزشی ما در ارتباط با «طراحی، اجراء و تحلیل آماری کارآزماییهای بالینی» یا در یکی از دوره های پایه پژوهشی مانند «دوره متدولوژی مدرن» حضور داشته اند، بسیار واضح و شفاف است که رویکرد مطرح شده در مثال فوق، رویکرد نادرستی، به خصوص برای کارآزماییها میباشد. این مثال که در طول چند سال اخیر برای بنده به طور مکرر رخ داده است، نشان از درک نادرست چند موضوع محوری و پایه در مطالعات پژوهشی امروزی دارد:
1- درک نادرست مفهوم پیامد اولیه (چرا باید یک متغیر وابسته را در کارآزماییها، به عنوان پیامد اولیه در نظر گرفت؟ اهمیت آن در چیست؟ و ...)
2- درک نادرست مفهوم نظری پروتکول یک مطالعه پژوهشی و چرایی تدوین و حتی ثبت پروتکول (چرا باید برای مطالعات پژوهشی، پروتکول نوشت؟ آیا این مستند، جایگزینی برای پروپوزال است؟ چرا باید آنرا ثبت نمود؟ و ....)
3- درک نادرست رویکرد عملی مرتبط با زمان ثبت پروتکول (چه زمانی، مطلوبترین زمان برای ثبت پروتکول یک کارازمایی است؟)
4- درک نادرست مفهوم نظری و کاربرد عملی «اصل پیشین یا Priori» در مطالعات پژوهشی (مفهوم نظری و کاربردی این اصل چیست؟ چگونه باید در عمل از این اصل استفاده نماییم؟ چگونه میتوانیم این اصل را برای سایر بازیگران عرصه پژوهش، اعم از داوران، سردبیران مجلات و ...، به اثبات برسانیم؟ و ...)
لذا، حتماً همه شما بزرگواران تصدیق مینمایید که این گونه مباحث و موضوعات، ضمن آن که باید در دسته «موضوعات و مباحث بنیادی یا پایه» طبقه بندی شوند، به هیچ وجه در هیچ دوره یا کارگاه آموزشی مقدماتی (و متاسفانه حتی در کارگاههای پیشرفته در سطح کشورمان ...!!!!)، تدریس نشده و مورد بحث و آموزش قرار نمیگیرد.
البته حتماً همه شما علاقمندان میدانید که در این مثال صرفاً یک موضوع محوری مرتبط با متدولوژی پژوهشها مورد استفاده قرار گرفته بود و پر واضح است که ضمن وجود مباحث متعدد دیگر در همین دسته (متدولوژی)، در دو دسته آمار کاربردی و نگارش مقالات نیز، مشابه این موضوعات، بکرّات وجود دارد.
فقدان دانش و مهارتهای مرتبط با این گونه موضوعات محوری یا پایه معلول دو مولفه است:
اول این که برخی از این موضوعات را باید در گروه موضوعات یا مباحث جدید و مبتنی بر روندهای نوظهور، دسته بندی نمود. به عبارت دیگر، بسیار بدیهی به نظر میرسد که موضوعی مانند «اهمیت و جایگاه ثبت پروتکول در کارازماییهای بالینی»، از سال 2006 و 2007 در سطوح جهانی مطرح و مورد تاکید قرار گرفته و قبل از آن، هیچگونه رد پایی از این مباحث در مبانی نظری و عملی متدولوژی کارآزماییهای بالینی مشاهده نمیشود. پس به هیچ وجه نمیتوانیم مدرسین آموزشهای مقدماتی و پایه متدولوژی کارآزماییهای بالینی یک دهه قبل را مقصر بدانیم که چرا این گونه مباحث مهم در سال 2018 یا 2019 را به پژوهشگران با سابقه (در گذشته) آموزش نداده اید ؟!!!؟
اما، دومین مولفه را متاسفانه باید در ضعف جامعیت آموزشهای منتقل شده به گروههای هدف این مباحث، چه در دورههای زمانی قبل و چه در دوران فعلی، جستجو نمود. بسیاری از آموزشهای مبتنی بر سه موضوع متدولوژی، آمار کاربردی و نگارش مقالات، از بعد کمّی و کیفی دارای ضعفهای فراوانی می باشند. منظور از ابعاد کمّی، تعداد و فراوانی یا تواتر این آموزشها، با توجه به حجم گروههای هدف است و منظور از بعد کیفی، کیفیت یا اثربخشی این آموزشها است، به ویژه وقتی که این آموزشها را با اهداف عملی و کاربردی جامعی که برای یک پژوهشگر حرفه ای در جهان امروز متصور هستیم، مقایسه مینماییم.
حال که فلسفه و چرایی اهمیت این مباحث آموزشی و نیازهای مرتبط با آن برای شما علاقمندان روشن گردید، نحوه اجرایی و عملیاتی شدن این آموزشها مورد اشاره قرار میگیرد:
در چند سال اخیر، به طور جدی ضرورت پرداختن به این نیازهای آموزشی که متاسفانه برخی از آنها گاه در گروه نیازهای آموزشی غیرملموس جای میگیرد، بیش از پیش احساس میشود و لذا برنامه ریزی جهت طراحی و اجراء یا برگزاری این آموزشها در دستور کار مجموعه آمارفزار قرار گرفت و در این راستا آکادمی پژوهش افزار نیز اخیرا با همین هدف و به منظور بهینهسازی پروسه مزبور تشکیل گردید. پس از ساعتها مطالعه و ارزیابی در خصوص نیازهای های آموزشی موجود، چهار دوره آموزشی طراحی گردید که بر حسب رعایت پیش نیاز به شرح زیر میباشند:
1- دوره «جستجوی در متون علمی پیشرفته» بمدت 20 ساعت
2- دوره «متدولوژی مدرن پژوهشی» بمدت 45 ساعت
3-دوره «آمار کاربردی پایه» بمدت 85 ساعت
4- دوره «مقاله نویسی پایه» بمدت 50 ساعت
خوشبختانه در شرایط امروزی (در ابتدای سال 1398)، با راه اندازی سامانه نئولج neolej.ir، زیرساخت یا پلتفروم اجرایی برای برگزاری آموزشهای آنلاین نیز به خوبی فراهم است. ناگفته نماند که منظور از آموزش آنلاین، کلیه آموزشهایی است که محتوای کامل آن در یک سامانه آنلاین یا برخط (در مورد این آموزشها، سامانه نئولج بعنوان زیرساخت در نظر گرفته شده است)، موجود بوده و امکان ثبت نام و استفاده از این آموزشها و بهره برداری از محتوای مربوطه، بصورت آنلاین و بعد از فرایند ثبت نام، برای هر فردی، در هر کجای جهان که دسترسی به وب داشته باشد، فراهم است.
بدیهی است که شروع یک دوره آنلاین برای هر فردی با تعریف فوق، نیاز به ثبت نام در یک بازه زمانی ثابت نداشته و هر زمان که فرد متقاضی یا فراگیر، اراده نماید، میتواند از این آموزشها، البته با برنامه زمانی و چارچوب پیشنهادی و مورد تاکید طراح این آموزش، استفاده نماید.
بنابراین با این راهکار قابل قبول، امیدواریم به تدریج یکی از نقائص بزرگ و بنیادی آموزشهای مرتبط با متدولوژی تحقیق، آمار کاربردی و نگارش مقالات علمی، در بین محققین و متخصصین کشورمان، مرتفع گردیده و بتوانیم گامهای بلندی را بعد از این برنامه، با شما عزیزان برداریم.
در پایان تاکید مینماییم که به تدریج تلاش خواهد شد تا امکان ثبت نام در کلیه دوره های چهارگانه پایه (فهرست فوق) و بهره برداری از آنها در قالب آموزشهای آنلاین (با تعریف مذکور) از طریق سامانه نئولج فراهم گردد.
با آرزوی توفیق روزافزون- آکادمی پژوهش افزار